من - تو - او

تو از لابلای تهوع لحظه ها

پاشیدی به دیوار سربی

معذرت می خواهم

معذرت

خواهش

لطف دارید

من

و ناله ای نه از دلیلی معمول

نه

شیونی دیگر از خاک بی گناه و مغبون

و می شاشیدی بر ثانیه های آرامش

آرامش جمع

و خیابان با عرض تاسف

هنوز آرام است

لعنتی چرا ؟

مگر ندیدی مرا که لگد کردی

۱۵ هزار سال قبل


شروع زندگی در فلات ایران از حدود پانزده هزار سال پیش آغاز شد . در این زمان " دوران باران " که شاید بتوان آن را با دوره پس از طوفان نوح مطابقت داد پایان گرفت و " دوران خشک " آغاز شد که تا امروز هم ادامه دارد . نخستین ساکنان فلات کسانی بودند که با در کوهها و نقاط مرتفع فلات ساکن بودند و با پایین آمدن آب رو به خشکی های سرسبز مستعد زندگی و کشاورزی نهادند . این مردمان در مراکز جمعیتی نظیر " سیلک کاشان - شوش - همدان - ری - تپه حسنلو - تپه های زیویه و خیسور " به تدریج از حدود پنج هزار سال پیش از میلاد تمدنهایی درخور توجه بوجود آوردند . این مردم علاقه ویژه ای به آفرینش هنری داشتند . از نظر نژادی نه جزو نژادهای سامی و نه جزو هند و اروپایی ها نبودند بلکه به گروه نژادی قدیمی وابسته بودند که آنها را" کاسپینی " یا "مدیترانه ای " نامیده اند و در سراسر آسیای غربی از مدیترانه تا دره سند پراکنده بوده اند و شامل سه شاخه مشخص بوده اند : 1 - وانیان یا سکنه قدیم ارمنستان -ایلامیان -هیتیان - میتانیان - کاسیان یا لرهای امروزی 2- لی کیان - کاریان - می سی یان - اتروسکیان - کرتیان 3 - ایبریان - باسک ها . زبان این اقوام زبانی ترکیبی بوده که همگی به آن تکلم می کردند . در این میان " سومری ها " وضع تقریبا نامشخصی دارند . آنها که نقش به سزایی در پیشرفت بشریت داشتند و خط و ریاضیات را به تمدن بشر افزودند از نظر خاستگاه و نژاد مجهول مانده اند و برخی آنها را جزو همین اقوام می دانند که ابتدا در شمال شرقی فلات می زیسته اند . سومریان که در دشت بین النهرین می زیستند شهری داشتند به نام " اریدو " و معتقد بودند محل زندگی نخستین انسان روی زمین بوده است . این شهر اکنون در اعماق خلیج فارس واقع است . در میان آنها نوعی سازمان " مادر شاهی " دیده می شد که شاید سبب آن باشد که زنان زودتر کشاورزی را آموختند و از یک سری مهارتها برخوردار بودند . در این نظام داوری بین افراد قبیله و اصالت اتقال خون و نژاد با زنان بود . این رسم بعدها تا مدتها بین آریاییان فاتح نیز مرسوم گشت . در این میان یکی از درخشان ترین تمدنها ایلام بوده است . برخی معتقدند قبل از اقوام مدیترانه ای بومیان اولیه منطقه حبشیان بوده اند . و بعد با قوم ایلامی جایگزین شده اند . از جمله شهرهای مهم ایلام : شوش - تاریانا - ماداکتو - دوراونتاش و خایدالو بوده است . زبان ایلامیان " انزانی " بوده است . ایلام دائما با کشورهای دشت بین النهرین در حال کشمکش نظامی و سیاسی بود و سرانجام بوسیله " آشور بانیپال " در 645 پیش از میلاد نابود شد . از حدود 1200 پیش از میلاد اقوام آریایی که در آن زمان نیمه بدوی بودند در جستجوی شرایط بهتر زندگی رو به سوی جنوب نهادند . اقوام هند و اروپایی که ابتدا همگی در یک نقطه در شمال قفقاز و یا به عقیده برخی در اسکاندیناوی زندگی می کردند دارای زبان و مذهب مشترکی بودند که در طول زمانی که از هم فاصله گرفتند و هر یک به نقطه ای کوچ کردند . این مشترکات دچار تغییراتی شد ولی هنوز پس از چهار هزار سال از آغاز پراکندگی آنها شباهتهای فراوان انها را در معماری و دستور زبان و لغات می توان دید . آریاییان خود را قوم آفتاب و نور می دانستند . کلمه " آریایی " یعنی منسوب به " ( آر : خورشید ) " می باشد . از کلمه " آر " واژه هایی مشتق شده که تا زمان ما نیز مورد استفاده اند : ( آرین - اروپا - ایران - اورمزدا ) . خدایان آریایی عبارت بودند از : اورمزد خدای خدایان - میثرا خدای پهلوانی و مهربانی و صداقت - آناهیتا خدای آب و روشنایی و پاکی - ویو خدای هوا - آذر خدای آتش - ایندرا خدای رعد . زرتشت پیامبر ایران باستان در اوایل حکومت هخامنشیان مردم را به یکتاپرستی فراخواند . آریاییان پس از هجوم به فلات ایران و تسخیر شهرهای بومیان ایران آنها را پاکسازی قومی نکردند ولی نوعی آپارتاید ایجاد کردند بدین گونه که جامعه ای که آریاییان در شهرهای بومی ایجاد کردند دارای سه طبقه بود . دو طبقه از آریاییان شامل اشراف و مردم عادی و طبقه ای از بومیان که دارای منطقه زندگی در حومه شهرها و گورستان جدا بودند و می توان گفت ایزوله بودند . شکل گورهای آریایی به شکل مقبره کورش کبیر دارای شیروانی بود و این در میان تمام اقوام " نوردیک " مشترک بود . در میان آریاییان قربانی کردن برای خدایان به شدت رواج داشت و آن را عامل پیروزی و سعادت خود می دانستند و گاهی این قربانی کردن حالتی بسیار خشن به خود می گرفت تا آنجا که زرتشت پیامبر قربانی کردن را ممنوع کرد . مع الوصف این رسم دوباره در دورانهای بعد احیا شد و امروزه زرتشتیان در " مهرگان " حیوانات را مانند عید قربان مسلمانان قربانی می کنند  .

                                         

فریب

رهایی را فریاد می زند

پنجره ای در آینه

و حسی بیمارگونه مانند باد پرده را می رقصاند

به من بگو فریب کدامست

کدام لحظه بود که همراه عقل از ناودان چکید و بعد رفت

رفت تا فصل حیرت

آن روز آسمان خاکستری فکر می کرد یا آفتابی بود ؟

شاید میان خط خطی هایم جا مانده ام

یا در یک وداع دروغین بی خیال                                         

در یک عصر خوش مزخرف

یادم آمد

فصل خرما پزان بود که فهمیدم خزان مترادف تاریانا نیست

بگو اگر کارون باشم چطور ؟

به من بگو فریب کدامست ؟